جدول جو
جدول جو

معنی نجیب الدین - جستجوی لغت در جدول جو

نجیب الدین
(پسرانه)
اصیل و شریف در دین
تصویری از نجیب الدین
تصویر نجیب الدین
فرهنگ نامهای ایرانی
نجیب الدین
(نَ بُدْ دی)
بهاءالملک. وی از طرف سلطان محمد خورازمشاه حکومت مرو داشت و چون در ف تنه تاتار مغولان قصد مرو کردند، شهر را رها کرده به قلعه ای پناهنده شد و سپس به مازندران رفت و مغولان را به تسخیر مرو (که مجدداً به دست مجیرالملک شرف الدین مظفر حاکم قبلی آنجا افتاده بود) برانگیخت و خود با سپاه مغول روانۀ مرو شد و سرانجام به دست مغولان کشته گشت. رجوع به تاریخ مغول تألیف عباس اقبال ص 52 و 53 شود
علی بن محمدجبل عاملی. از فقها و محدثان و شعرای امامیۀ عرب است. او راست: 1- حساب الخطأین. 2- شرح اثناعشریۀ صاحب معالم. 3- رحلۀ منظوم. وی در قرن یازدهم هجری میزیسته. (ازریحانهالادب ج 4 ص 176). و نیز رجوع به امل الامل شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نعیم الدین
تصویر نعیم الدین
(پسرانه)
نعمت دین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نقی الدین
تصویر نقی الدین
(پسرانه)
برگزیده در دین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نجم الدین
تصویر نجم الدین
(پسرانه)
آنکه چون ستاره ای در دین می درخشد، نام عارف بزرگ و نامدار قرن هفتم، نجم الدین رازی
فرهنگ نامهای ایرانی
(نَ مُدْ دی)
محمد بن سعیدالدین محمد بن مسعود بلیانی کازرونی، مکنی به ابوعبدالله و ملقب به نسیم الدین. از علمای قرن هشتم و از مشایخ بلیان است. وی در 65سالگی به سال 810 هجری قمری در لار وفات یافت.
لغت نامه دهخدا
(نَ مُدْ دی)
عبدالغفار قزوینی، ملقب به نجم الدین. صاحب کتاب السماوی الصغیر در فقه شافعی است. وی به سال 665 یا 668 ه. ق. درگذشته است. رجوع به کشف الظنون و شدالازار ص 200 و 71 و ریحانهالادب ج 4 ص 171 شود
مولانا نجم الدین، محمود بن ابراهیم بن علی کازرونی، معروف به اصم و ملقب به نجم الدین. از حافظان و محدثان و ادبای قرن هشتم هجری شیراز است. رجوع به شدالازار ص 106 شود
احمد بن ابوبکر محمد نخجوانی. وی شارح اشارات و قانون ابن سیناست. جز این از حال وی اطلاعی نیست. رجوع به ریحانهالادب ج 4 ص 168 و روضات الجنات ص 77 شود
محمد کابلی، معروف به ملا قاسم گاهی. از شاعران قرن دهم هجری است. رجوع به گاهی و نیز رجوع به تذکرۀ علمای هند ص 167 و ریحانهالادب ج 3 ص 350 شود
احمد بن علی بن الرفعه. وی بر کتاب الوسیط غزالی شرحی نوشته است در 60 مجلد بنام المطلب. رجوع به غزالی نامه ص 234 شود
لغت نامه دهخدا
(نَ بُدْ دی نِ گُ یَ)
از شاعران قصیده سرای قرن پنجم هجری است. وی در خدمت خواجه نظام الملک میزیسته و نایب شرف الملک صاحب دیوان خواجه بوده است، و به روایت حمدالله مستوفی در آخر عهد سلاجقه درگذشته و کتاب ’بشروهند’ ازمنظومات اوست. از احوال این شاعر اطلاع مبسوطی در دست نیست. از اشعار اوست:
مرااگرچه چو دامن فکنده ای در پای
به هرزه باز ندارم تو را ز دامان دست
جمال روی تو را زلف توست دامنگیر
وگرنه می بری از آفتاب تابان دست
در آرزوی کنار تو خفته ام شبها
در آن خیال که یک شب دهی به پیمان دست
رسیدروز جوانی به پیری و نزدم
شبی به دامن وصل تو در شبستان دست
منم که بلبل طبعم چو در نوا آید
ز لحن خویش بشوید هزاردستان دست.
دماغ عقل به دیوانگی شود مایل
اگر تو سلسلۀزلف را بجنبانی
ز سر گرفت جهان با فسانۀ من و تو
حدیث یوسف مصری و پیر کنعانی
حدیث لعل تو میرفت در حدود یمن
عقیق را ز حیا سرخ گشت پیشانی
هزار یوسف گم گشته راتوانی یافت
سرآستین جمال خود ار بیفشانی.
رجوع به تاریخ گزیده ص 626 و تذکرۀهفت اقلیم (اقلیم چهارم) و آتشکدۀ آذر ص 212 و نگارستان سخن ص 119 و فهرست کتاب خانه مجلس ص 436 و مجمعالفصحا ج 1 ص 634 و روز روشن ص 685 و غزالی نامه ص 305 شود
لغت نامه دهخدا
(نَ بُدْ دی نِ کَحْ حا)
وی از یهودیان متعصب عهد سلطنت ارغون خان مغول بود. سعدالدوله وزیر یهودی ارغون خان که میخواست کعبه را بتخانه کند نجیب الدین را مأمور کرد به خراسان رود و دویست تن از اعیان خراسان را بکشد اما با مرگ ناگهانی ارغون خان نقشه های سعدالدوله نقش بر آب شد. رجوع به تاریخ مغول تألیف عباس اقبال ص 242 شود
لغت نامه دهخدا
(نَ بُدْ دی)
محمد بن علی سمرقندی، ملقب به نجیب الدین و مکنی به ابوحامد. از دانشمندان عهد خوارزمشاهی و معاصر امام فخرالدین رازی است. وی کتاب الاسباب و العلامات را در علم طب و فن معالجه با استفاده از معالجات بقراط و قانون ابن سینا و کتابهای دیگر تألیف کرد، او در شهر هرات اقامت داشت و در همین شهربه سال 619 هجری قمری در قتل عام هرات به دست لشکریان تولی پسر چنگیز مغول کشته شد. (از تاریخ مغول عباس اقبال ص 498). از تصانیف اوست: 1- ابدال الادویه. 2- ادویۀ مفرده. 3- الاسباب و العلامات. 4- اصول الترکیب. 5-الاطعمه للاصحاء. 6- الاطعمه للمرضی ̍ و دیگر کتب طبی. (از ریحانهالادب ج 2 ص 226) (معجم المطبوعات ص 1047)
(خواجه...) وی مدتی وزیر سلطان اویس ایلکانی فرمانروای بغداد بود
لغت نامه دهخدا
(نَ بُدْ دی)
شیخ نجیب الدین، علی بن بزغش. از عرفای قرن هفتم هجری است. پدرش از شام به شیراز آمد و در آنجا توطن و ازدواج کرد و نجیب الدین در شیراز تولد یافت. پس از تحصیل مقدمات علوم بر اثر رؤیائی به سفر حجاز رفت و به خدمت شیخ شهاب الدین سهروردی رسید و دست ارادت بدو داد و از دست او خرقه پوشید و به شیراز بازگشت و خانقاهی بنا کرده به ارشاد پرداخت و به سال 678 ه. ق. در آنجا وفات یافت. رجوع به شدالازار صص 335- 338 و شیرازنامه ص 131 و مجمل فصیحی (ذیل حوادث سنۀ 678) و نفحات الانس ص 546 و سفینهالاولیاء ص 114 و خزینهالاصفیاء ج 2 ص 27 و وصاف ص 193 شود
لغت نامه دهخدا